به جای دو کلمه خشک و خالی سلام
یکی از همین جماعت از دوست خود ع.ی که شاعری طناز(طنز پرداز!)است در خواست کرده بود برایش یک دو بیتی بسازد تا روی دستگاه ضبط کند. ایشان هم ساخته اند: شرمنده از آنم که نباشم به سرایم تا با تو سلامی و علیکی بنمایم گر لطف کنی نمره وپیغام گذاری پاسخت دهم دوست به محضی که بیایم
اما کار به همین جا خاتمه پیدا نمی کند. درخواست دوست, راهنمای ذهن شاعر می شود که سری بزند به خانه ی شعرای پیشین و بیندیشد که اگر حافظ و خیام و فردوسی و دیگران در عصر Answering Machine زندگی می کردند چه کلامی روی این ماشین می گذاشتند. و این است حاصل آن تفرس:
در منزل حافظ رفته ام بیرون من از کاشانه خود غم مخور تا مگر بینم رخ جانانه خود غم مخور بشنوی پاسخ ز حا فظ گر که بگذاری پیام آن زمان کو بازگردد خانه خود غم مخور
در منزل سعدی از آوای دل انگیز تو مستم نباشم خانه و شرمنده استم به پیغام توخواهم گفت پاسخ فلک گر فرصتی دادی به دستم
در منزل خیام این چرخ فلک عمر مرا داد به باد ممنون توام که کرده ای از ما یاد رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد
در منزل فردوسی نمی باشم امروز اندر سرای که رسم ادب را بیارم به جای به پیغامت دوست گویم جواب چو فردا برآید بلند آفتاب
در منزل مولانا بهرسماع از خانه ام رفتم بیرون رقصان شوم شوری بر انگیزم به پا خندان شوم شادان شوم بر گو به من پیغام خود هم نمره و هم نام خود فردا تو را پاسخ دهم جان تو را قربان شوم
در منزل منوچهری دامغانی از شرم به رنگ باده باشد رویم در خانه نباشم که سلامی گویم بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت زان پیش که همچوبرف گردد مویم
در منزل بابا طاهر عریان تلیفون کرده ای جانم فدایت الهی مو به قربون صدایت چو از صحرا بیایم نازنینم فرستم پاسخی از دل برایت
شرمنده منبع این مطلب رو فراموش کردم .
|